توضیح مهم !
این وبلاگ یک وبلاگ شخصی بوده و هیچ وابستگی فکری یا جناحی به گروه خاصی ندارد
این وبلاگ یک وبلاگ شخصی بوده و هیچ وابستگی فکری یا جناحی به گروه خاصی ندارد
جمهورى آذربایجان، همسایه شمالى ایران، بعد از فروپاشى اتحاد شوروى تاسیس شد، در سی ام اوت ۱۹۹۱ اعلام استقلال کرد و از هجدهم اکتبر همان سال به استقلال کامل دست یافت. از آن زمان تاکنون این کشور نیمه کوهستانى با جمعیتى حدود هشت و نیم میلیون نفر، با پیشرفتهاى عظیم اقتصادى روبرو شده، این کشور علاوه بر منابع عظیم نفتی، گاز، مس، آهن و آلومینیوم نیز دارد و پنبه، غلات، توتون و چای، از محصولات کشاورزی آن به شمار می روند. اما پیشرفت هاى اقتصادى و درآمد سرسام آور نفت در این کشور، با اصلاحات اقتصادى و اجتماعى همراه نبوده و قدرت سیاسى ساختارى دموکراتیک دارد. این قدرت بیش از دو دهه است که در دست طایفه على اف قرار دارد.
رئیس رادیو و تلویزیون جمهوری آذربایجان : سازمانهای دینی حق تاسیس هیچگونه شبکه تلویزیونی را ندارند
کاربرانی که مایل به همکاری یا ارائه مطلب برای این وبلاگ هستند ، لطفا ایمیل خود را از قسمت نظرات ارسال نمایند .
آذربايجان در فارسی ميانه (آتورپاتکان) در آثار کهن فارسی ( آذرباگان) در ارمنی ( آتراپاتکان) در سريانی آذربايغان و در عربی ( آذربيجان) ناميده شده است.
تاريخ باستانی آذربايجان با تاريخ قوم ماد در آميخته است. پس از مهاجرت به ايران آرام آرام قسمت های غربی ايران از جمله اذربايجان را تصرف کردند.مقارن اين ايام دولت هايی در اطراف اذربايجان وجود داشتند که از آن جمله می توان به دولت آشور در شمال بين النهرين٬ دولت هيتی در آسيای صغير ٬ دولت اورارتو در نواحی شمال و شمال غرب٬ اقوام کادوسی در شرق و کاسی ها در حوالی کوههای زاگرس اشاره کرد.بعد از تاسيس دولت ماد٬ آذربايجان به ماد کوچک در مقابل ماد بزرگ مشهور شد.و ماد بزرگ مشتمل بر شهر های قديمی همدان ری اصفهان و کرمانشاه بود.به عبارت ديگر ولاياتی که در قرون اوليه اسلامی به ناحيه جبال و بعد ها به عراق عجم معروف بودند را در بر می گرفت.
آذربایجان — در فارسی میانه آتورپاتگان میخواندندش نام ایالتی از ایران که آن را آذر و آذرباد و آذربادگان و آذرباذگان و آذربایگان و آذربیجان و اَذْرَبیجان بر وزن عندلیبان (معجم البلدان) نیز نامند. بهطور کلی به سرزمینی گفته میشود که از شمال به رود ارس، از جنوب به استانهای کردستان و زنجان، از شرق به استان گیلان (کوههای تالش و مغان) و از غرب به مرزهای ترکیه و عراق محدود میشود و نزدیک به ۱۰۰٬۰۰۰ کیلومترمربع مساحت دارد .درگذشته این نام به سرزمینی گفته میشدهاست که از شمال به اران، و از جنوب غربی به آشور و از مغرب به ارمنستان و کردستان ترکیه، محدود میشدهاست. و پای تخت آن شهر گنجک بودهاست در تخت سلیمان در جنوب شرقی مراغه و عرب آن را کزناو یونانیان گازا مینامیدهاند .
از لحاظ تقسیمات سیاسی در سال ۱۳۱۶ خورشیدی استانهای آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی بهعنوان منطقهٔ آذربایجان شناخته شدند. در این تقسیمبندی استان اردبیل که در سال ۱۳۷۲ خورشیدی تأسیس شدهاست، جزء استان آذربایجان شرقی بودهاست. هماکنون نیز استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل بهعنوان منطقهٔ آذربایجان شناخته میشوند.
آذربایجان از سمت شمال به جمهوری آذربایجان و ارمنستان، از سمت جنوب به استانهای کردستان و زنجان، از سمت شرق به استان گیلان و از سمت غرب به ترکیه و عراق محدود شدهاست. این منطقه از مناطق صنعتی، ترانزیتی، راهبردی و مرزی ایران است و منطقهای کوهستانی و نسبتاً پربارش میباشد.
نام آذربایجان معرب آتروپاتکان (مکان آتروپات) است. ریشه نام به سردار پارسی هخامنشیان، آترپات برمیگردد . آتروپات ساتراپ (والی) ایرانی بود که بخشهای شمال ایران را در زمان زمان حمله اسکندر از اشغال حفظ کرد. در قرن اخیر پس از ظهور اتحاد جماهیر شوروی، واژه «آذربایجان جنوبی» نیز بعضاً استفاده شده است. البته عدهای معتقدند که این واژه غلط و دارای بار سیاسی است.
در سال ۱۹۱۷ دولت مساوات در قفقاز نام آذربایجان نیز از آن جهت بر این مناطق گذاشته که گمان میرفت با برقراری جمهوری ای به نام آذربایجان، آذربایجان ایران و این جمهوری با هم یکی شوند و آذربایجان ایران از این کشور جدا شود.[۱۱] در همان زمان مخالفتهایی با این نام گذاری در ایران انجام شد.در همین راستا حتی مارکوارت آلمانی به این کار اعتراض کرد که این اعتراض در نشریه ایرانشهر ترجمه و چاپ گردید.
در پیماننامههای ترکمنچای و گلستان به بخش شمالی رود ارس نام آذربایجان داده نشده است.
تنها در قرن بیستم هست که نام آذربایجان و آذربایجانی ماهیت قومی بخود میگیرند.